03:40 Oct 26, 2012 |
|
English to Persian (Farsi) translations [PRO] Journalism / general | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
|
|
Summary of answers provided | ||||
---|---|---|---|---|
5 +3 | دست به سینه |
| ||
5 +1 | دست رد به سينه شان می زنیم |
| ||
5 | در حالی که دو دستمان را روی سینه مان جمع کرده ایم/کنایه از عدم پذیرش |
|
Discussion entries: 1 | |
---|---|
در حالی که دو دستمان را روی سینه مان جمع کرده ایم/کنایه از عدم پذیرش Explanation: I think "دست به سینه" means being obedient and being at someone's service whereas in this context, "with someone's arms folded" means not accepting someone! -------------------------------------------------- Note added at 44 mins (2012-10-26 04:24:41 GMT) -------------------------------------------------- Another option: در حالی که با دستانمان بصورت ضربدری روی سینه گارد دفاعی گرفته ایم -------------------------------------------------- Note added at 47 mins (2012-10-26 04:27:17 GMT) -------------------------------------------------- Searching for what asker wants, I find this equivalent: دست به سینه ی ناقص دست به سينه ناقص دست به سينه کامل، حرکتي است که اغلب قابل تشخيص است. با اين حرکت به ديگران نشان ميدهيم که نگرانيم. به همين خاطر گاهي انواع زيرکانه آن را به کار ميبريم. دست به سينه ناقص: در اين حالت يک دست جلوي بدن قرار ميگيرد و دست ديگر را لمس ميکند يا ميگيرد و به اين ترتيب مانع ايجاد ميشود. اين حرکت را ميتوان اغلب در کساني مشاهده کرد که در ميان افرادي غريبه قرار دارند يا احساس ناامني ميکنند. طريقه ديگر اين مانع ناقص به اين صورت است که يک دست، دست ديگر را تقريبا ميگيرد. افرادي که براي گرفتن جايزه جلوي عدهاي ميايستند و يا ميخواهند سخنراني کنند، اغلب از اين حرکت استفاده ميکنند. دزموند موريس معتقد است اين حرکت تداعي احساس امنيتي است که در دوران کودکي تجربه کردهايم، زماني که والدين هنگام خطر دستمان را ميگرفتند. http://www.ravanpajoh.com/index.php?option=com_content&task=... |
| |
Login to enter a peer comment (or grade) |
دست به سینه Explanation: -------------------------------------------------- Note added at 13 hrs (2012-10-26 16:49:00 GMT) -------------------------------------------------- I would also suggest: سینه سپر or سینه سپرکردن |
| |